سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شبستان نور
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
قالب وبلاگ

چند سال قبل با خانواده ای آشنا شدم که مشکلات زیادی در زندگی آنها وجود داشت. خانمی بود با چهار فرزند. یکی از فرزندان معلول ذهنی و حرکتی و بقیه کودکانی با هوش و درسخوان. سرپرست خانواده فردی معتاد بود و بدون مسئولیت . زندگی رو به قدری با آزارهای خودش به زن و فرزندانش تنگ کرده بود که کودک چهارساله اش رو بعلت کتکهای شدید با معلولیت روبرو کرد و بعد از این همه ناسازگاری و سنگدلی، خانواده را ترک کرد. این زن با کودکانش و با کودک معلولش بدون هیچ حمایتی رها شد. کودک معلول چند سالی در کنار مادر و خانواده زندگی کرد اما با رشدش نگهداری از او مشکل شد و با حمایت بهزیستی به مرکز نگهداری فرخنده سپردند. مادر رنجیده که نه حمایت خانواده خودش رو داشت و نه کمک خانواده همسرش، با کار در منازل مردم، پاک کردن سبزی در منزل خودش و درست کردن ترشیجات و غذاهای آماده در منزل به ایجاد درآمد پرداخت و لحظه ای بیکار نماند تا بتواند اجاره منزلش که البته یک مغازه را به شکل اتاقکی درآورده اند، خرج تحصیل فرزندان و هزینه نگهداری کودک معلولش فراهم کند و تازه با تمام این زحمات تمام کودکان او از سوءتغذیه رنج می برند.
بعلت آسیبهای وارده توسط شوهر که پرونده ای قطور در پزشکی قانونی برای این مادر تشکیل شده، این خانم که سن زیادی نداره دچار سکته مغزی شده و با وجود درمانهای زیاد، بعلت تحمل فشار شدید زندگی، دارای کبدی آکنده از یک غده شده که تنها راه علاج آن پیوند کبد است. از اثرات این مشکلات بالارفتن فشار مغز، کم سو شدن چشمها بعلت این فشار و افت قند خون بعلت عملکر ناصحیح کبد است. توان این خانم بدلیل افت شدید قند برای کارکردن عادی در منزل خودش به حداقل رسیده چه رسد به کار کردن برای اداره زندگی اش. در حال حاضر از حمایت یک مرکز خیریه، کمک بهزیستی برای نگهداری فرزند معلول و یارانه گذران زندگی می کنند در حالیکه مبلغ زیادی هم بابت اجاره می پردازند.
از این دسته زنان در جامعه ما کم نیستند، بانوانی که بعلت دام سیاه اعتیاد و بی قیدی همسرانشان دچار رنجهای بزرگی هستند که کسی هم حمایت مناسبی از آنها انجام نمی دهد.

رنج زنان

برای من چندین سوال مطرح است که شاید هیچ پاسخی برای آن نیافته ام:
1- آیا اعتیاد بیماری است؟اینکه بعضی از افراد مطرح می کنند که اعتیاد بیماری است قبول ندارم زیرا این آسیب اجتماعی با بیماری قابل قیاس نیست زیرا یک بیمار معمولا علاقه به خانواده را از دست نمی دهد ولی اعتیاد متأسفانه با یک نوع بی قیدی و بی فکری نسبت به خانواده و آینده آنها همراه است. 

2- چرا عده ای از خانواده ها اصرار دارند که فرزند معتاد خودشان را به خانواده ای دیگر تحمیل کنند تا فقط از نظر آنها امر ازدواج محقق شود؟ آیا وجدان صحیح این دستور را می دهد؟ 
در حال حاضر خانواده همسر نمی دانند عروسشان در کدام شهر با کدام وضعیت در حال زندگی است، چطور گذران زندگی می کند در شهری که داشتن یک سرپرست مرد با یک شغل هم نمی تواند انسان را  از مشکلات موجود برهاند. آیا تربیت فرزندی مسئول و دارای شغل از وظایف والدین نیست؟ آیا اگر رسم مهرورزی در خانواده ای درست آموزش داده شود فرزند می تواند به کودک خود و به همراه خود تعرض کند؟
3- آیا وظیفه یک زن تنها سوختن است و ساختن؟ محبت ورزیدن و حفظ خانواده فقط از وظایف اوست؟
 یک زن موجودی عاطفی برای مراقبت از کودکان و ساختن خانواده خلق شده است اما محبت واقعی او به خانواده اساس سوء استفاده های رفتاری در برخی خانواده ها شده به نحوی که حق چنین موجود کارآمدی در عالم براحتی زیر پا گذاشته می شود تا جایی که بعضی اوقات سلامتی و آینده زندگی او مورد تهدید واقع می شود و متأسفانه هیچکس پاسخگو نیست. هیچ چتر حمایتی از سوی دولت هم وجود ندارد. دولت اگر برای هر جرمی معمولا خودش هم مدعی قرار می گیرد در زمینه ظلم به بانوان مظلوم جامعه که دچار بی عدالتی و حتی ظلم فاحش شده اند سکوت می کند و حتی حق طلاق را برای آنان محفوظ نمی دارد. هیچ حمایت مالی از سوی این نوع زنان یا زنان سرپرست خانوار صورت نمی گیرد و وظایف دولت در قبال چنین کسانی که با تمام مشکلات قصد دارند فرزندانی برای آینده کشور تربیت کنند، انجام نمی شود و بار بر دوش نهادهایی مردمی مثل کمیته امداد و یا بهزیستی سرازیر می شود و حداقل ایجاد یک سرپناه در  دستور کار دولت قرار نمی گیرد.
4-  آیا افراد معتاد باید بتوانند آنقدر امنیت اجتماعی داشته باشند که حتی در جامعه آزادانه رها باشند و با خانواده خود چنین کنند؟ اگر برنامه ای ایجاد شود که یک معتاد حتی با عنوان بیمار در جامعه به حال خود رها نشود و فضای جامعه برای چنین افرادی که خانواده و جامعه را آلوده می سازند امن نباشد این مسائل اتفاق خواهد افتاد؟ چه کسانی مسئول این سوء تدبیرند؟ آیا وقت آن نرسیده که حرکتی جهت این موضوعی صورت پذیرد؟ مثلا همه معتادان با هزینه دولت و از روشهای اصولی در کمپهای ترک اعتیاد بستری شوند و در حین دوره خود شناسایی استعداد بشوند و با کمک کارشناسان و توسط خود دولت بکار گمارده شوند و از امکانات تشویقی برای پاک ماندن از اعتیاد استفاده شود. وظیفه دولت سنگین است زیرا این افراد مسئول تربیت کودکان خود هستند و باید کمکشان نمود تا به بهترین شکل ممکن این مسئولیت را انجام بدهند. زیرا همه این فرزندان دولت و کشور را خواهند ساخت.
5- آیا هزینه درمان رایگان برای زنان سرپرست خانوار نباید جزء مسئولیتهای دولت قرار گیرد؟
این خانم و امثال ایشان در رنج تأمین هزینه های درمان خود مشکلات زیادی دارند حتی گروهی از ایشان که از بیمه های تأمین اجتماعی و غیره استفاده می کنند، چه رسد به اینکه عده ای توان بیمه ساده یکساله خدمات درمانی را هم ندارند. تنها سرپرست خانواده وقتی نتواند به درمان صحیح ناراحتیهای جسمی خود بپردازد می تواند مادر و سرپرست سالمی برای ساختن آینده کودکان خود باشد؟
 



[ چهارشنبه 92/6/20 ] [ 10:46 عصر ] [ شبستان ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 114
بازدید دیروز: 9
کل بازدیدها: 439895