سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شبستان نور
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
قالب وبلاگ

در سراسر این کشور هر روز اتفاقات مختلفی در جریان است. یک روز قطاری از ریل خارج می شود عده ای زخمی و عده ای کشته می شوند، علتهای آن مورد بررسی واقع می شود و قول پاسخگویی به مردم داده می شود. قاعدتاً تعدادی از افراد مصدوم یا بازماندگان منتظر جواب می مانند و کسانی که دغدغه هموطن خود را دارند هم انتظار جوابی شفاف و حقیقی دارند و مایلند تا حد امکان افراد مقصر یا سهل انگار به مجاراتشان برسند. البته قاعده این است که دولتی که دأب مردم داشته باشد حتی شرایط بازماندگان را بررسی کند و تا حدودی غم فقدان یا هزینه های درمان افراد را در نظر بگیرد و کمکی برای ادامه زندگی اشان باشد، اما هیچکدام از این اتفاقات نمی افتد نه پاسخگویی، نه مجازات فرد خاطی و حداقل عذرخواهی، و نه بقیه موارد.
اگر این اتفاق در کشوری که به اصول دینی ما پای بند نباشد بیفتد، شاید رأس مسئولینی که در ارتباط با آن قضییه هستند از سمت خود به عنوان اظهار شرمندگی استعفا هم بدهد.
زلزله ای اتفاق می افتد که با وجود وسعتش ابعاد جهانی پیدا می کند، مسئولین به کمک آسیب دیدگان می شتابند، اما در میانه راه، کمکهای انسان دوستانه کشورهای دیگر به آسیب دیده حقیقی نمی رسد، بعد از واقعه کار بازسازی با کندی ادامه می یابد. وضعیت رسیدگی به خانواده ای که همه چیز را از دست داده بصورت بخشی بلاعوض و بخشی وام در نظر گرفته می شود و ادامه زندگی برای کسانی که مخصوصاً سرپرست خود را از دست می دهند رها می شود، گرما و سرما می رسد اما خانه ها هنوز تکمیل نشده اند، اهداف بسیار کوتاه مدت تعیین شده اند و شرایط یک شهر جدید پایه ریزی نمی شود و باز هم کاستیها، بر غم و غصه از دست دادن عزیزان بیشتر سنگینی می کند.

حوادث طبیعی

سانحه آتش سوزی اتوبوس اسکانیا اتفاق می افتد، عده ای به علت غیر استاندارد بودن این نوع اتوبوس گرفتار آتشی می شوند که راه نجاتی برایشان وجود ندارد، مسئولین بررسیها را شروع می کند اما پاسخی بابت علت اصلی و فرد خطاکار به مردم و بازماندگان داده نمی شود. بازماندگان رها می شوند، و با کمال تأسف این نوع اتوبوس که غیر ایمن بودن آن در جریان یک حادثه تلخ به دیگران ثابت می شود از رده خارج نمی شود و همچنان به کار خود ادامه می دهد تا جان افراد دیگری را هم تهدید کند. هیچ ساز و کار امنیتی برای چنین اتوبوسهایی که همچنان در حال استفاده هستند هم قرار داده نمی شود. جالب اینجاست که اگر یک فرد دچار تصادف غیر عمدی بشود تا مراحل قانونی شدید را طی نکند رها نمی شود اما در کشور ما مسئولی که این نوع اتوبوس غیر استاندارد را از کشور چین دستور خریداری داده نه محاکمه می شود و نه مجبور به پاسخگویی و حتی عذرخواهی سوری!

عده ای از مرزبانهای کشورمان که با در دست گرفتن جان خود به امنیت مردم این کشور اعم از کاخ نشینان، مسئولین مرفه، مردم متوسط که ناموسشان از همه چیز برایشان مهم تر است به پاسداری می پردازند، وقتی گروگان گرفته می شوند، به مهمترین تیتر روزنامه های مدافع آزادی تبدیل نمی شوند، سر تیتر اخبار مملکت قرار نمی گیرند و بررسیهای مسئولین به گوش مردم منتظر و خانواده های نگران ایشان نمی رسد، در حالیکه داعیه پاسخگو بودن مسئولان از ابتدا مخصوصاً زمان انتخابات گوش همه را کر کرده است. یک گروگان گیری که بین المللی نیست و تمام مردم دنیا ساز و کارش را رد می کنند موفق می شود یکی از این عزیزان را به شهادت برساند و ملتی را داغدار کند و همچنان روابط سیاسی با کشوری که این تروریستها در آن فعال هستند کما فی السابق ادامه می یابد و هیچ اهرم فشاری قرار داده نمی شود. در کتاب تاریخ می خوانیم گاهی سرنوشت یک سرباز گروگان گرفته شده ، روابط دو کشور را تا مرز جنگ پیش می برده است ولی کشور ما روابطش با کشوری که تروریستی علیه اش فعالیت نمی کند با کشوری که تروریستها در آن آزادانه فعالیت می کنند یکی است!

در دین ما علت اصلی قیام امام حسین (ع) امر به معروف و نهی از منکر معرفی شده است. با توجه به کم توجهی معنادار برخی مسئولین فرهنگی و بعضی مدیران نسبت به کنترل مفاسد اجتماعی که امنیت و آزادی روانی جامعه را تهدید می کنند،  افرادی از همین اجتماع  بر اساس علاقه واقعی و پایبندی خود به نهضت عاشورا و امام حسین (علیه السلام) بر خود واجب می دانند که این حکم شرعی یعنی «امر به معروف و نهی از منکر» را به مرحله اجرا بگذارند. تا کنون در این مسیر اقداماتی انجام شده است که متأسفانه با برخورد رنج آور و خونینی این اقدامات از سوی فاسدان و دین گریزان پاسخ داده شده است و متأسفانه مسئولین ما جای خالی می دهند و نه تنها پاسخگو و برخورد کننده نیستند بلکه این افراد مظلوم را که بر اساس دین خود انجام وظیفه کرده و کوتاهی های ایشان را جبران کرده اند، در پس پرده و با زبانی ناپیدا محکوم هم می کنند. خاطیان این وقایع هم براحتی برای خود یا آزادانه رها شده اند یا اگر هم در بند شده اند بعد از مدتی طعم خوش آزادی را می چشند و همچنان خنده مستانه این گروه از افراد به اصطلاح «آزاد» در گوشه و کنار به گوش می رسد. نمونه این واقعه شهید علی خلیلی است که حدود دو ماه در بستر بیماری ناشی از ضرب و شتم افرادی خطاکار و مخالف با ارزشهای اسلامی قرار گرفت و مورد احوالپرسی هیچ مسئولی از مسئولان مملکتی واقع نشد و در نامه خود به رهبر انقلاب یکی از دغدغه هایش هزینه های بیمارستان بود. تا اینکه دو روز قبل به شهادت رسید. آیا از مدیران اجتماعی کسی هست که داستان این طلبه شهید و مظلوم را بررسی کند؟ کسی هست که وضعیت خانواده این جوان عاشق مکتب امام حسین علیه السلام را جویا شود؟ آیا در همین ملاقاتهای خود به خانواده این جوان هم سرکشی می شود و از تلویزیون پخش می شود؟
اگر ما به مردم کشور خود پاسخ ندهیم و اهمال کنیم، باید قطعاً در پیشگاه عدل الهی به بدترین شکل مجبور به پاسخگویی شویم.


[ سه شنبه 93/1/5 ] [ 11:56 صبح ] [ شبستان ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 71
بازدید دیروز: 60
کل بازدیدها: 440354