وبلاگ :
شبستان نور
يادداشت :
داستان يتيمي و سه ساله
نظرات :
0
خصوصي ،
4
عمومي
پارسي يار
: 11 علاقه ، 4 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
پوريا
سلام ؛ عالي بود ، قبول باشد .
+
در انتظارِ آفتاب
سلم بانو... اين نوشتتون رو که مي خوندم ناخودآگاه ياد اين پستم افتادم: http://maysan.parsiblog.com/Feeds/8984484/
من هم دست تقدير باباي خوبم رو تو پنج سالگي ازم گرفت... تو بيست و هشت سالگي هم مادرم به کما رفت... الان ده ماهه که نيمه کماست مادر من که مامان و باباي زندگيم بود و هست... ببخشيد از اطاله کلام
پايدار باشيد
پاسخ
سلام بر شما، خدا به شما صبر و طاقت بده..... ان شاءالله به مادر عزيزتون شفاي عاجل مرحمت کنه و سايه اشون بالا سرتون باشه. اگر سايه مادر نباشه حتي اگر ده پدر هم باشه، انسان يتيم ميشه. خدا رحمت کنه پدر گرامي شما رو و مادر حقير و جميع رفتگان رو.
+
مجله پارسي نامه
کاربر گرامي، سلام
در تاريخ
سه شنبه 94 آبان 26
نوشته شما با عنوان
داستان يتيمي ...
برگزيده شده و در جايگاه
پيوندها
در
مجله پارسي نامه
قرار گرفته است. دبير تحريريه ي اين انتخاب
نگارستان خيال
و دبير سرويس آن
در انتظارِ آفتاب
بوده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.