پيام
+
خدايا دوست دارم با تو سر
*خانه اول* برگردم:
*يا حسين*
مي داني كه با تو تعارف نكردم
مي داني كه با شهادتش آتش به جانم زده اي
مي داني كه سه ساله و علي اصغرش ديوانه ام كرده اند
و مي داني كه سلطان عشق است
مي داني كلمه «عشق» و تعبير تحت اللفظي آن را در عالم
فقط خاص حسين و يارانش بكار برده اي
باقي عشقها به پاي آن هم نمي رسد
و تو ميداني كه با بندگانت بر سر حسين چه كرده اي
من كه گناهكارم اينم!



* هاتف *
92/9/1

شبستان نور
عشقبازي با حسين خودش جزئي از عشق است جسارت چرا بزرگوار. چنين انديشه اي نكردم.
شبستان نور
فكر كردم منظورتون از جسارت ، به حقيره. نظر دوم شما رو تأييد مي كنم.
شبستان نور
سپاس...