پيام
+
دلنوشته اي از امير عليپور:
سلام
سخني با شما دوست عزيز :
ديروز به مادرم زنگ زدم
بعد از مرگش تلفن ثابت خانه اش را جمع نکرديم
نمي خواهم ارتباطمان قطع شود
هر وقت دلم هوايش را ميکند بهش زنگ ميزنم
تلفنش بوق ميزند
بوق ميزند
بوق ميزند
وقتي جواب نميدهد با خودم فکر ميکنم يا براي خريد رفته بيرون يا خانه همسايه است
الان يک سال ميشود هر وقت دلم هوايش را ميکند دوباره زنگ ميزنم
شماره بيرون را هم ندارم زنگ بزنم،

نجفي از قيدار
94/2/14
شبستان نور
بگويم " به مادرم بگيد بياد خونه اش دلم براش تنگ شده "
دوست من اگر مادر تو هنوز خانه است و نرفته بيرون
امروز بهش زنگ بزن
برو پيشش
باهاش حرف بزن
يک عالمه بوسش کن
صورتتو بچسبون به صورتش
محکم بغلش کن
بگو که دوستش داري
و گرنه وقتي بره بيرون خيلي بايد دنبالش بگردي
باور کنيد بيرون شماره ندارد.
:. پژواک .:
عالي
فائزه22
:'( الهي بميرم... خيلي دردناک بود...
شبستان نور
ممنون از شما پژواك گرامي
شبستان نور
خدا نكنه
قافيه باران
:(
*diafeh*
خيلي زيبا بود : (
شبستان نور
... ممنونم از شما قافيه باران عزيز و ديافه گرامي.....
نگارستان خيال
@};- @};- دوست عزيزم تولدتون مبارک اميدوارم هميشه شاد و تندرست باشيد .از اينکه دوست فرهيخته اي چون شما دارم بسيار خوشبختم .
شبستان نور
سلام ممنونم از لطف شما، سركار نگارستان خيال...... اميدوارم شما هم سلامت و شاد باشيد......بنده هم افتخار بزرگي نصيبم شده كه شما دوست من هستيد.......
سعيد عبدلي
@};- أللّهــُــمَّ صَلِّ عَلي مُحَمــَّد وَ الِ مُحَمــَّد وَ عَجِّل فَرَجَهــُم@};-
عارفانه هاي يک دوست
من هم زنگ مي زنم ولي دوسال است رفته بيرون همراه دل من
شبستان نور
......