پيام
+
امشب كودك همسايه را ديدم. نزد من تنها بود،
سرگرمش كردم با توپهايي رنگارنگ...،
وقتي كه خسته شد، وقتي كه تنها شد از ديدن برادرش، بهانه را شروع كرد...
دلتنگي را بيان نكرد... اما زاري را شروع كرد...
و من سر او را گرم كردم به بازي ديگر ...
لحظه اي از ياد مي برد دلتنگي را ...
اما خستگي و دلتنگي آنقدر بود كه او را به آرزويش ببرد و بهانه كند...
در آخر خواست تا ببرمش...
وضع من هم اينگونه است...

*صاحبه سادات*
94/2/24
شبستان نور
... خدا سرگرمم كرده است، به بازيچه هاي دنيا، به مسئوليتهاي جديد...، دلتنگم...، راه بجايي ندارم، بهانه ام بجايي نمي رسد...... اما آرزويم رفتن است... رسيدن است به آنچه براي او دلتنگم..... *چاره راه فقط رفتن است، نمي دانم سرگرمي هاي خدا.... تا كجا مرا مشغول مي كند.....*
محدثه خانوم
@};-
شبستان نور
ممنون از عنايت بزرگواران
محدثه خانوم
خيلي خودتون رو ناراحت نکنيد خواهر عزيزم.... ناميدي از شيطان است و کاره مسلمان نيست.... از خداوند صبر بخواهيد
.:سلمان فارسي:.
اميدوارم تا جايي باشه که جرعه اي تنهايي زينب (س) رو بعد از فراق مادر احساس کنيد ...
شبستان نور
بله همينطوره محدثه خانوم... نااميد نيستم و دلتنگم.... مرگ تنها فاصله اي است كه هيچ دستي بر آن نمي رسد ... دست ما كوتاه و خرما بر نخيل..... كودك ضعيف كه دستش به در نمي رسد براي رفتن...... اما نااميد نيست و ...
شبستان نور
ممنون از شما جناب سلمان فارسي.......... خداخيرتون بده.
.:آيينه:.
خيلي نکته داشت متنتون.. منم همين حالم..
* نهانخانه جان*
........
شبستان نور
ممنونم از شما، سرکار آيينه......
شبستان نور
............... ممنون از حضورتون نهانخانه جان
دانش آموز پويا
@};-
شبستان نور
.
شبستان نور
.
سعيد عبدلي
@};- الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم@};-
.:آيينه:.
@};-
نگارستان خيال
:(