شبستان نور
| ||
طرز تهیه یک نوع کالباس خانگی: عکس تزئینی است. [ جمعه 93/6/14 ] [ 12:15 عصر ] [ شبستان ]
[ نظرات () ]
مسئولیت ما در قبال سلامت مردم کشور تا کجاست؟ [ سه شنبه 93/5/28 ] [ 12:24 صبح ] [ شبستان ]
[ نظرات () ]
قبول کردن سخن حق توسط حضرت نوح (ع) از شیطان [ دوشنبه 93/4/2 ] [ 9:21 عصر ] [ شبستان ]
[ نظرات () ]
راست یا دروغ برای وعده های درمانی چند روز قبل به جهت نوع کارم با خانمی صحبت می کردم که یک بیمار سرطانی است. اهل یک از روستاهای جاده چالوس و بانویی که از همسر خود طلاق گرفته و دارای یک دختر نه ساله است. علت طلاق هم دوستی و ازدواج همسرش با کارمندش بوده است. این خانم مدت 2 سال است که مبتلا به عارضه سرطان سینه می باشد و برای درمان خود هیچ کمک هزینه و حقوقی ندارد. در حال حاضر هم به همراه دخترش نزد والدین روستایی خود زندگی می کند که اندک درآمدی از یک زمین کشاورزی کوچک دارند. هر 21 روز یکبار باید آمپول هرسپتین تزریق کند و این بخشی از دوره شیمی درمانی اوست که فعلاً 18 ماهه تجویز داده شده است. این دارو مشمول خدمات بیمه ای است و تنها برای دریافت آن بایستی اداره بیمه آن را تأیید کند. بعضی از داروخانه های خاص که برای بیماران صعب العلاج است یا داروخانه های معتبر بایستی به این فرد و امثال وی کمک کنند تا در سر زمان مقرر دارو برای تزریق داشته باشند. تا بحال حدود 10 دوره درمانی پشت سر گذاشته شده است. تا ماه قبل هزینه داروی ایشان که به قیمت آزاد حدود هشتصد هزار تومان بود توسط مساعدت مددکاری یکی از داروخانه ها و افراد خیر پرداخت می شد. البته این کمک مددکاری فقط مشمول مصرف یکماه درمیان دارو بود و نه هر دوره. در اینماه مبلغ این دارو به دو میلیون و پانصد هزار ریال رسید. علت را جویا شدیم، گفتند نوع اصل سوئیسی آن وارد کشور شده و هزینه آن حدود سه برابر نوع هندی وترکیه ای است که تحت لیسانس کشور اصلی یعنی سوئیس است. ضمنا در یک روز خاص که روز قبل از تزریق ایشان بود تنها 20 مورد از این دارو در تهران بزرگ و فقط بین دو داروخانه خاص هر کدام به تعداد 10 عدد توزیع شده است! با توجه به مراجعه مکرر این بیمار به این داروخانه و شناس بودن وی و از طرفی هماهنگی ما با این داروخانه، یک مورد آمپول برای او تا انجام پیگیریهای اداری لازم، بالاجبار نگهداری شد و فروش نرفت و این در حالی است که با صحبت با کادر داروخانه متوجه شدیم حدود 4 بیمار نیازمند دیگر در ابتدای صبح همان روز، بعد از وی درخواست این دارو را داشته اند و دارو تمام شده بود. پیگیری دقیقتری به عمل آمد و متو جه شدیم قیمت سرسام آور این دارو به چند علت است: [ چهارشنبه 93/3/28 ] [ 11:18 عصر ] [ شبستان ]
[ نظرات () ]
این روزها ذهنم درگیر مطلبی خاص شده است. از خیلی آدمهای اطرافم می شنوم که مشکلاتی با وضعیت فعلی درمانی کشور برایشان ایجاد شده است. مثلاً دوستی دارم که شاید به تازگی ناچار شده اند در یکی از بیمارستانهای مربوط به ارگانی خاص عمل جراحی کیسه صفرا انجام بدهند. تعریف می کرد در ایام عید 93 درد شدید ناحیه شکم و استفراغ باعث شد تا مادرمان را به بیمارستان ببریم. اورژانس بیمارستان اعلام کرد بعلت حضور پزشک عمومی و عدم متخصص فقط می توانند از مسکن برای درد مریض استفاده کنند و در اورژانس امکان بستری نیست. مریض با داشتن شرایط جسمی خاص از قبیل دیابت، ناراحتی کلیه، و مسائل ناشی از بیماریهای زمینه ای دیابت، نیاز به تشخیص و بعد تجویز دارو حتی مسکن داشت ولی متأسفانه بدون هیچ عمل تشخیصی این پیشنهاد توسط انترن محترم داده شد و وقتی با اصرار خانواده بیمار روبرو شد تازه از تاریخچه بیماری های فرد مذکور مطلع شد و خودکار مبارک را از جیبشان درآوردند و دستور سونوگرافی دادند. متأسفانه بیمارستان مذکور قادر به انجام یک سونوگرافی نبوده و بیمار پس از دوندگی و مراجعه به چند مرکز عکسبرداری که کاملاً تعطیل بودند به یک مرکز مشهور عکسبرداری در تهران مراجعه می کند و با محیطی شلوغ روبرو می شود و بالاخره سونوگرافی انجام شده و مشخص می شود که کیسه صفرایشان پر از سنگ است و باید سریعاً عمل بشوند. اما امان از روزی که در مملکت ما تعطیلی عمومی باشد و هیچ متخصص و حتی جراحی فعالیت کاری نداشته باشد. این بیمار با درد کشنده اش و با توجه به حساس بودنش که قادر به مصرف هر دارویی بعلت وضعیت کلیه و دیابتش نیست، حدود یک هفته درد کشید تا تعطیلات به اتمام برسد. بعد از تعطیلات به بیمارستان مورد نظر رفتند و با توجه به درد شدیدی که روز بروز اضافه تر شده بود ناچاراً در اورژانس بستری شدند. داستان بستری هم بسیار جالب است. بیمارستان مورد نظر یک پتو برای بخش اورژانس خود نداشت و کارکنان دستور تهیه پتو از منزل بیمار را دادند که وقتی با پافشاری و پیگیری اطرافیان بیمار به دربان! بیمارستان و بعد هم مسئول اجرایی مواجه شدند، از واحد خشکشویی بیمارستان خواستند و پتویی رسید تا بیمار بتواند در اورژانس بستری شود. جالب اینجاست که فردی که مسئول نظافت اورژانس بود اعلام کرده بود که نظافت کف بعهده همراهان بیمار است و حتی می خواست یاد بدهد که چگونه این کار انجام بشود. [ پنج شنبه 93/1/28 ] [ 10:1 عصر ] [ شبستان ]
[ نظرات () ]
به گمانم بزرگترین دارایی زندگی آدمیزاد همین دوستهای دیده و نادیده، دوستهای مجاز، دوستهای واقعی هستند... همین دوستها که برایت پیغام می گذارند... همین دوستهایی که با دو سه خط پیغام نشان می دهند چقدر دلشان پی تو، دل تو، و درد توست... که بدانی خودت... وجودت... خوب بودن حال و احوالت برای کسی مهم است... حس شیرینی است که بدانی بودنت برای کسی اهمیت دارد، نبودنت کسی را غمگین می کند... وقتهایی هست که می فهمی حتی اگر دلت پردرد است ، باید بخندی و شاد باشی تادوستت را، جان دلت را، غمگین نکنی... خواستم بگویم که چقدر این دارائی های زندگیم، این دوستان دیده و نادیده، برایم پر ارزشند که چقدر خوب است دارمتان.
[ جمعه 93/1/22 ] [ 2:38 عصر ] [ شبستان ]
[ نظرات () ]
روز پنجم عید بود که به دعوت یکی از بستگان تصمیم بر عزبمت به شهر نشتارود گرفتم. نشتارود بخشی از شهرستان تنکابن است که از توابع شهرهای استان مازندران می باشد. این چندمین بار بود که طی سالهای گذشته به این شهر سفر می کردم. تفاوت این سفر با دوره های قبل در این بود که این بار باید از طریق پایانه مسافربری و با اتوبوس به سفر می رفتم و دفعات قبل با اتومبیل شخصی این کار انجام می شد. این اطلاع به من داده شد که باید از طریق پایانه غرب تهران یا همان پایانه آزادی به تهیه بلیط و شروع سفر همت می کردم. شماره این پایانه را از 118 گرفتم و با توجه به شهر مربوطه به تعاونی شماره یک ارجاع داده شدم. خوب ساعاتی در روز برای این سفر در برنامه کاری پایانه بود یکی از این ساعات مربوط به ده شب و دیگری مربوط به شش و نیم صبح و نه صبح بود. برای روز ششم فروردین تمام ساعات غیر از مورد ده شب تکمیل ظرفیت شده بود و به دلیل احتیاط بیشتر و تلاقی زمان نامناسب رسیدن به نیمه های شب، آن را قبول نکردم و ناچاراً برای روز هفتم عید بلیط تهیه شد. از نکات جالب و اولیه تهیه بلیط اینترنتی این بود که متصدی تلفنی فروش بلیط از باز بودن فایل رزرو برای تهیه بلیط روز هفتم باخبر نبود و خلاصه اطلاعات کاملی نداشت. با شرح کاملی از اینکه می خواهم به کدام شهر سفر کنم بهترین اتوبوس ، اتوبوس رامسر اعلام شد. نکته در خور تأمل دیگر اینکه سایت خرید اینترنتی از بخش راهنما و توضیح بهتر نکات ثبت نام کاملا بی بهره بود و بنده که حدوداً تجربه ای در زمینه ثبت نامهای اینترنتی دارم نسبت به برخی نکات ثبت نام سرگردان شدم که ناچار به تماسهای مکرر با فرد مورد نظر داشتم. مثلاً در هیچ کجای سایت نوشته نشده بود که افراد باید بعد از خرید بلیط اینترنتی، بایستی در روز سفر نسبت به تهیه بلیط اصلی از باجه مربوطه اقدام کنند.اما نکته مثبت این ثبت نام این بود که مکان نشستن در اتوبوس در فایل ثبت نام کاملاً نشان داده شده بود و بهر حال کسانی که مراقب سفری راحت و عدم تلاقی با نامحرم دارند از امکان انتخاب بسیار خوبی برخوردارند. مضاف بر اینکه در انتخاب برخی صندلی ها برای آقایان جهت رعایت رفاه سفر برای خانمها نکاتی در نظر گرفته شده بود. [ دوشنبه 93/1/18 ] [ 10:11 عصر ] [ شبستان ]
[ نظرات () ]
سال نو و تعطیلات فرا رسید. خیلی از مردم برای تجدید دیدار با اقوام اولویت گذران این تعطیلات را به دید و بازدیدهای عید اختصاص دادند و بعد از آن به سفرهای برون شهری پرداختند. عده ای هم بعلت ضعف اقتصادی، صله رحم را تا حد بستگان درجه اول انجام دادند و قاعدتاً نتوانستند از سفرهای نوروزی در این فصل زیبا بهره ای ببرند. بعضی از ارگانها از فعالیت نسبی خیلی خوبی برخوردار بودند مثل ارگانهای اطلاع رسانی وضعیت راهها و شرایط جوی، جمعیت هلال احمر، پلیس راه و ... که باید از خدمات همه این عزیزان تجلیل واقعی بعمل آورد که با وجود این موقعیت، در کنار مردم کشورشان و شاید در بعضی مواقع نامناسب جوی، از لذت با خانواده بودن گذشتند و به خدمت رسانی مشغول شدند. [ یکشنبه 93/1/17 ] [ 11:15 عصر ] [ شبستان ]
[ نظرات () ]
در سراسر این کشور هر روز اتفاقات مختلفی در جریان است. یک روز قطاری از ریل خارج می شود عده ای زخمی و عده ای کشته می شوند، علتهای آن مورد بررسی واقع می شود و قول پاسخگویی به مردم داده می شود. قاعدتاً تعدادی از افراد مصدوم یا بازماندگان منتظر جواب می مانند و کسانی که دغدغه هموطن خود را دارند هم انتظار جوابی شفاف و حقیقی دارند و مایلند تا حد امکان افراد مقصر یا سهل انگار به مجاراتشان برسند. البته قاعده این است که دولتی که دأب مردم داشته باشد حتی شرایط بازماندگان را بررسی کند و تا حدودی غم فقدان یا هزینه های درمان افراد را در نظر بگیرد و کمکی برای ادامه زندگی اشان باشد، اما هیچکدام از این اتفاقات نمی افتد نه پاسخگویی، نه مجازات فرد خاطی و حداقل عذرخواهی، و نه بقیه موارد. [ سه شنبه 93/1/5 ] [ 11:56 صبح ] [ شبستان ]
[ نظرات () ]
ایام اسفند با تمام فراز و نشیبهابش گذشت. روزهای پرکار بودن، دغدغه خانه تکانی و شلوغی شدید خیابانها. اتفاق دیگری هم افتاد که برای من تفکر برانگیز بود. گوشی موبایل هر چند دقیقه صدای رسیدن پیامکهایی رو داشت که تماماً تبلیغ سفرهای خارج از کشور بود تا برای ایام نوروز هموطنان پیش دستی کرده باشند و برای عده ای از ثروتمندان نقشه راه ترسیم کرده باشند. شاید پیامکهای مربوط به سفرهای داخلی فقط منحصر به شهرهای مشهد و کیش بود. اونهم در زمان آخر سفرهای هوایی. ما در کشورمون مناطق بسیار دیدنی داریم که خیلی از ایام سال بدون گردشگرند و البته سیاستهای غلط و سهل انگارانه دولتها در بی رونق بودن اون بی تأثیر نیستند. اما متأسفانه مردم ما مخصوصاً عده ای مرفه ترجیح می دهند امکانات مالی خودشان را در کشورهای عربی و یا کشورهای دیگر خرج کنند تا در مملکت خودشان با هزینه ای پایین تر. کاش فکری جدی برای این مورد می شد و واقعا با یک اعتبار مناسب به طور ضربتی در تمام شهرهای کشور هتلها، مراکز خرید، امکانات رفاهی و مسیرهای مناسب رفت و آمد تدارک دیده می شد که از محاسن آن می توان گفت هم نیروی بیکار به کار گمارده می شدند، رونق اقتصادی در این مناطق شکل می گرفت و هم گردشگران احساس آرامش و نشاط می کردند و البته جلوی تبلیغ سفر به کشورهای خارجی گرفته می شد. امکانات مالی و محدودیت مالیاتی هم برای مراکز گردشگری یا دست اندرکاران این امر در نظر گرفته می شد یعنی آژانس های مسافرتی از این مزایا بهره مند می شدند و تشویق به جذب مسافر برای این مناطق می کردند. متأسفانه به دلیل کمبود امکانات رفاهی و گردشگری،اکثر ایام سال در این مناطق، رونقی مشاهده نمی شود و افراد دست اندرکار در شهرها اعم از هتلداران و مراکز اقامتی یا مراکز حمل ونقل و جابجایی مسافر، برای جبران این مشکلات اقتصادی، در ایام عید، هزینه گزافی رو طلب می کنند که مردم با رنج درآمدی متوسط از پس آن بر نمی آیند.
[ شنبه 93/1/2 ] [ 10:58 صبح ] [ شبستان ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |